هویت سلوکی فلسفه : مقایسه افلاطون و سهروردی

Authors

منصوره رحمانی

دانش آموخته فلسفه و کلام دانشگاه شیراز اخد فرامرز قراملکی

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

abstract

نظام­پردازی هر فیلسوف و روی­آورد او به مسائل فلسفی، متأثر از انگاره وی از فلسفه­ است. این انگاره، به مثابه نقشه­ای برای سامان فلسفی است. در این مقاله به مقایسه انگاره افلاطون و سهروردی از فلسفه می­پردازیم. از آنجا که یکی از مواضع شناخت انگاره فیلسوف، تعریف وی از فلسفه است، تحلیل مقایسه­ای تعریف افلاطون و سهروردی از فلسفه را که با جهت­گیری نظام فلسفی آنان نیز سازگار است، به عنوان رهیافتی برای کشف انگاره آنان، برمی­گزینیم. هر دو فیلسوف، نگاه فرایندی به فلسفه دارند و فلسفه را گذار از عالم کثرت به عالم وحدت می­دانند. برای هر دو، ثمره این گذار مشاهده حقایق، در پرتو اشراق است. از نظر افلاطون، حیرت، درگیری وجودی با پرسش فلسفی و اشتیاق به حکمت، مراحل ابتدایی فرایند فلسفه­اند که به تحلیل درون فیلسوف اختصاص دارند . تمرین مرگ، راهکار افلاطون برای گذار از محسوسات است. ولی سهروردی بدون پرداختن به تحلیل درون فیلسوف، این فرایند را با انسلاخ از دنیا می­آغازد. غایت فلسفه، برای افلاطون تشبه به اله و هم­نشینی با او وجاودانگی است و در نگاه سهروردی، نهایت حکمت بی نهایت است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

افلاطون به روایت سهروردی

شهاب‌الدین سهروردی (549-587ق) نماینده اندیشه‌های افلاطون (347؟-427؟ق.م) در فلسفه اسلامی است. او در حکمت اشراق، مقام و اهمیت ارسطو را در فلسفه مشّاء دارد. سهروردی در نوشته‌های خود از افلاطون با عنوان «افلاطون الإلهی» و «إمام الحکما» و تعبیراتی شبیه به این دو استفاده کرده است. او خود را افلاطونی می‌داند. در گزارش وی ز آراء افلاطون غالباً آراء مبتنی بر شهود او نقل شده و گاه که از آراء هستی‌شناسانه ا...

full text

فلسفه مجازات افلاطون

مفهوم مجازات یکی از مفاهیم مورد توجه فلسفه افلاطون است که در دیالکتیک با مفهوم عرفی مجازات به دست می‌آید. افلاطون با رد مبنای کین‌خواهی رایج در مورد مجازات در زمان خود، فلسفه مجازات را اصلاح مجرم می‌داند. به تعبیر او مجرم پیش از آنکه خطاکار باشد، فردی جاهل به خیر و شر و بیماری دچار عدم تعادل در قوای نفسانی خود است که توان مهار خشم و شهوت خود را توسط عقل خود ندارد. از همین رو مجازات می­بایست مجر...

full text

افلاطون و خاستگاههای فلسفه زبان

فلسفه معاصر(بویژه فلسفه تحلیلی) را در قیاس با فلسفه های «وجود» محور و«شناخت» محور، فلسفه ای« زبان» محور دانسته اند .با این وجود می توان خاستگاههای تاملات فلسفی در باب زبان را در تاریخ فلسفه دنبال کرد. نخستین تاملات فلسفی جدی در باب زبان در محاورات افلاطون وبیش ازهمه در محاوره کراتیلوس به چشم می خورد. وی در این محاوره ، به نقادی دودیدگاه عمده درباب رابطه زبان وحقیقت، یعنی دیدگاه طبیعت گرایی افرا...

full text

مفهوم دیالکتیک در فلسفه افلاطون

دیالکتیک از نظر لغوی به معنای فن مباحثه و از نظر فلسفی دارای معانی مختلفی است ، مانند دیالکتیک زنون،دیالکتیک سوفسطاییان،دیالکتیک سقراط،دیالکتیک افلاطون و... به نظر افلاطون یکی از ویژگیهای دیالکتیک این است که آن، مخرب فرضیات است . حال سوال این است که تخریب فرضیه یعنی چه؟ دیالکتیک دو مرحله دارد : 1- دیالکتیک صعودی 2- دیالکتیک نزولی آیا انسان،فطرتاً مطلق خواه است ؟ این مقاله به بحث و بررسی مسا...

full text

تعریفِ «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدونِ افلاطون

این مقاله تبیینی است از دگرگونی دیدگاه افلاطون نسبت به معنای «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدون در مقایسه با آثارِ پیشین او. فایدون تأویلِ افلاطون از زندگی و فلسفه و مرگ سقراط بر اساس آموزه‌های فرجام شناختی اورفیوسی و فیثاغورثی است. او در خلال این تأویل، بدبینیِ معرفت‌شناختیِ خویش و راه برون‌رفت از آن را بازمی‌گوید. او سقراط را نمونه‌ی آرمانیِ فیلسوفی می‌شناسد که با پی بردن به جهل خویش و موانع کسب معرفت د...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
آینه معرفت

جلد ۱۶، شماره ۴۶، صفحات ۱۹-۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023